پست ثابت وبلاگ

یازار : توتقون

+ به یه ن


توهين را هيچ دوست نداريم اما وقتي در مقابل توهينهايي كه مي كني و حرفهاي ناروايي كه ميزني اعتراض مي كنيم، ما را دراز گوش خطاب كرده و به فهش مهمانمان مي كني ما نيز ناچار مثل خودت رفتار مي كنيم.

در معرفي وبلاگت مي نويسي قصد توهين به هيچ قومي را نداري اما وبت چيز ديگري مي گويد اما من در معرفي وبلاگم خواهم نوشت قصدم پاسخ توهيني به كساني يست كه نوشتند قصدشان توهين نيست و توهين كردند.

تا به امروز مقابل تمامي توهين هايي كه كرده اي تنها اعتراضمان را به گوشت رسانديم اما وقتي تو ابله فرق جوك و توهين را نمي داني ما نيز ناچار با هنجار شكني پاسخت را مي دهيم پاسخ توهين هايت را با توهين بشنو.

آدرس بعدي در صورت ... tuhfas.Arzublog.com


ثريا

یازار : توتقون

+ به یه ن
يان تركه به يه پان پارسه ميگه راسته كه مي گن زبون شما زبون سگها است.
پارسه عصباني مي شه مي گه اينا همش حرف حرفه هفه هفه هاف هاف هاف

پارسه فيلم 300 را مي بينه ميره هر چي سي دي خام مي بينه ميخره و ميشكنه!
علت رو مي پرسن ، ميگه اين كارو ميكنم تا كسشعر بيشتر از اين تكثير نشه.

به پارسه ميگن ثريا در كدوم قسمت اسمونه ميگه قربونش برم رفته مهد كودك
.

سگ شناسي

یازار : توتقون

+ به یه ن



سگ نماد وابستگي است. در ادبيات عرفاني سگ بودن چيز خوبي است.

سحر آمدم به كويت به شكار رفته بودي
تو كه سگ نبرده بودي به چه كار رفته بودي.


عراقي گويد:

همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت
كه رقيب در نيايد به بهانۀ گدايي.

مولوي گويد:

جان ما همچون سگان كوي او خون خوار شد
آفرين ها صد هزاران بر سگ خون خوار ما.

سگ بودن در ادبيات فارسي و عرفاني نوعي مطيع محض بودن است. در اين اطاعت محض، رابطۀ سگ و صاحب سگ رابطۀ فراگيري است. سگ حتي حق بازپرسي از صاحبش را دارد چون سالها در كوي او آرميده است.

اينكه سگ داشته باشيم خوب است. سگ از خانه و دارايي و جان و مال محافظت كرده و به طور كلي امنيت ما را تامين مي كند. تناقض ماجرا وقتي شروع مي شود كه سگ فقهي در برابر سگ عرفاني قد علم مي كند.

در فقه اسلام نجس ترين حيوان سگ است و پاك شدن آن از محالات مي باشد. اما در ادبيات عرفاني همين نجاست تنديس وفاداري و عاشقي و مطيع محض بودن است.

مولوي گويد:

سگ ارچه بي فغان و شر نباشد
سگ ما چون سگ ديگر نباشد.

در اين كه گاه سگ، آدمي مي شود ...


11-صداي زنگ

یازار : توتقون

+ به یه ن
به يارو ميگن صدا زنگ در بيار
ميگه تركي باشه يا پارسي
همه كف ميكنن ميگن تركي باشه
ميگه: داززززززززز 
ميگن حالا پارسي باشه
ميگه إوا   دِئزز



10- لهجه

یازار : توتقون

+ به یه ن

يه روز پان فارسه به تركه ميگه چرا لهجه ات را درست نميكني

تركه ميگه اتفاقا تصميم جدي دارم كه درستش كنم و فارسي را روان صحبت كنم

چون قصد دارم امسال همراه خانواده سفري به شرق ايران و از اونجا به تاجيكستان داشته باشم.


دوم مهر

یازار : توتقون

+ به یه ن


دوم مهر است، ديشب هر كاري كردم خوابم نگرفت، همش به فكر موضوعاتي بودم كه صبح ديده بودم. مدام چهره دختري شاد با شاخه گلي در دست در جلو چشمانم بود. مدام با خود كلنجار مي رفتم، انبوهي از سوالات بي پاسخ هميشگي در مغزم سنگيني مي كرد. دمدماي صبح خوابم گرفت، ساعت 6 با زنگ گوشي چشمانم را باز كردم، با خود گفتم هنوز زود است و خوابيدم. وقتي بيدار شدم ديدم ساعت 9 است، واي دير شد، كسر كار خوردم.سوار تاكسي شدم تا سر كار بروم. راديو روشن بود و سرود بوي ماه مهر پخش مي شد. ياد خوابم افتادم چه روياي شيريني بود. خواب ديدم 13 سال پيرتر شده ام، خواب ديدم 40 ساله ام. خواب ديدم تدريس زبان دوم در مدارس آزاد شده، خواب ديدم با پسراني خردسال سر كلاس هستم. در رديف آخر با دوستان نتيم بودم. ديدن روزهاي آتي چه شيرين بود، زبان تركيم چه زيبا بود. اما 13 سال براي روياي من خيلي زياد بود.

سئنماز

91.07.02


يك مهر ديگر آمد ومن درحسرتي ديرينه، دلتنگ روزي نو ام

یازار : توتقون

+ به یه ن
يك مهر ديگر آمد ومن درحسرتي ديرينه، دلتنگ روزي نو ام

ديشب كتاب فارسي(پنجم) خواهر كوچكترم را ورق مي زدم همه درسها عوض شده صفحهاي داشت با عنوان آزاد و خالي بود خواهرم ميگفت اين درس را دوست ندارد سخت است مي گفت معلم كلاس پنجم آنها خانوم ر.... تو اين درس به پنجمي ها مي گويد تركي خواهيم نوشت خواهرم وقتي اين حرف را زد بي اختيار اشك از چشمانم جاري شد آفرين بر تو اي شير زن كاش مسئولين آموزشي و س...ياسي كشور هم به اندازه تو مرد بودند آفرين بر همتت

كاش در آخر كتاب فارسي چند درس اختياري تركي بود چند درس كردي، بلوچي، گيلكي و لري بود.كاش من هم به اندازه لذت نوشت آن مرد آمد لذت مي بردم كاش مي نوشتم سو و مي گفتم
چؤرك لي ده دم چؤرك گه تيردي. كاش در كنار فارسي تركي را هم مي آموختم كاش بلد بودم با يك گيلكي احوال پرسي بكنم. امروز يك مهر ديگر آمد ومن درحسرتي ديرينه، دلتنگ روزي نو ام

يازان: سئنماز

تاسوف-قوقوش-؟؟؟

یازار : توتقون

+ به یه ن
يه روز دو تا ماشين تصادف مي كنند ، افسره مياد ميگه بگيد ببينم چي شده ، تركه!!! بر مي گرده مي گه والله جناب سروان من كه خواب بودم هيچي نديدم از اين آقا بپرس !!!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


خانم گوگوش عزيز
بعد از مصبيت زلزله اخير آذربايجان وقتي شنيدم امشب در آنتاليا كنسرت داريد با وجود ارادتي كه از دوران نوجواني به ترانه هاي شما دارم ، هيچ اشتياق شركت در اين كنسرت را نداشتم تا وقتي كه شنيدم قصد داريد قسمتي از درآمد اين كنسرت را به زلزله زدگان آذربايجان اختصاص بدهيد ... اين بود كه به واسطه ايجاب شغلي ام در زمينه توريسم با كمك به فروش بليط هاي كنسرت شما امشب در سالن برنامه حضور يافتم ... با اجراي هر ترانه از طرف شما در خاطراتم تا سال هاي دور ، هم كلاسي ها ، كاست هايي كه چون گنجي ارزشمند نگهداري كرده و تك تك ترانه هايتان را از آنها حفظ مي كرديم ، تا همه آن يادهاي دوست داشتني سفر مي كردم و بعد هفته اي آوار غم و اندوه و درد ، لذتي زيبا را احساس مي كردم ،،، تا اينكه در بين آن همه ترانه هاي پرارزش با شنيدن جوكي بي ارزش از طرف شما شوكه شدم !!! تا چند دقيقه همچنان باور نمي كردم آنچه شنيده ام واقعا از زبان شما بوده آن هم در اجرايي كه به ياد كساني قرار بود باشد كه حالا چاشني جوك شما بودند !!! ، و در حضور هم مليتي هاي ايشان ، چرا كه ترك زبانان بسياري در محل كنسرت حضور داشتند اعم از شركت كنندگان و تور ليدرها و مسئولين اجراي برنامه شما !!!
ديگر نه ترانه هاي تان برايم مفهومي داشت نه اجراي زيباي تان نه دلخوشي هاي شخصي ام ... با غمي بسيار سنگين چون آوار زلزله اي مهيب در دلم ، سالن را ترك كردم در حاليكه يك سوال مدام در ذهنم تكرار مي شد و تكرار مي شد و تكرار مي شد ... چرا امشب ؟؟؟!!! چرا امشب كه كنسرت شما عنوان حمايت از زلزله زدگان آذري را به دنبال مي كشيد ؟؟؟!!! و چرا در ملاء اي چنين عمومي ؟؟؟!!! واقعا تعريف اين جوك بي ارزش در شبي چنين حساس ، اين قدر ارزش و بها داشت ؟؟؟!!! خاطرات دلنشين من به كنار ، زحمات و هزينه اي كه تك تك ترك زبانان حاظر در سالن براي شركت در كنسرت شما متحمل شده بودند به كنار ، عشق و محبت قلبي يك يك اين هم وطنان نسبت به شما هم به كنار ، اما دردهاي مردمي كه هنور داغ عزيزانشان شعله ور است و سر به آسمان مي سايد را چطور جواب مي دهيد ؟؟؟!!! اگر كنسرت شما قرار بود وسيله اي باشد در حمايت از مردم من ، بگذاريد همين امشب و همين من حقير از طرف تك تك مردم سرزمينم آذربايجان به شما بگويم كه نه من و نه مردم آذربايجان هيچ كمك اي را از طرف شما قبول نداشته و نخواهيم داشت ... مردم آذربايجانم داغديده اند اما آن قدر محتاج نيستند كه به خاطر وعده كمكي از طرف شما بر خفت و خواري تحقيري اينچنين سكوت كنند ... نه شما و نه هيچ هنرمند و غير هنرمند و شخصيت برجسته اجتماعي يا سيــاسي و فرهنگي به هبچ دليل و بهانه ، حق و اجازه توهين به هيچ ملت و مليتي را ندارد ، لطفا پس از اين براي فروش بهتر كنسرت هاي تان درد و داغ انسان ها را بهانه قرار ندهيد و منافع برنامه هاي تان هم همان بهتر كه تمام و كمال متعلق به خودتان باشد ...
( من نه مليت طلب هستم و نه از راديكال هاي نژاد پرست و افراط گرا ، هميشه در زندگي ارزش هاي انساني برايم مهم تر از ارزش هاي رگ و ريشه اي و منطقه اي بوده و هست چنانكه اگر اين توهين از طرف فردي ترك زبان نسبت به ديگر اقوام كرد و لر و يا بلوچ و فارس صورت مي گرفت نيز به همين اندازه تحت تاثير قرار گرفته و ناراحت مي شدم چرا كه اينجا صحبت از دردهاي انساني است و مرهم بودن بر اين دردها نه دردمضاعف واقع شدن !!! ..... لاله اشگيه - آنتاليا - 18 اگوست 2012 )

شماره حساب كمكهاي مردمي

یازار : توتقون

+ به یه ن
4 مورد از راههاي كمك به زلزلزه زدگان آذربايجان




تي اف سي پلاس
تي اف سي پلاس چيست



موسسه حمايت از مستمندان تبريز
شماره حساب بانك صادرات (سپهر) 0104282954008
دفتر موسسه تبريز
موسسه در خيابان شمس تبريزي، ايستگاه گرو
مهمترين كار انجام شده توسط اين موسسه تبريز شهر بدون گدا




كمپينگ دانشگاهيان تبريز
تا جايي كه اطلاع دارم دوستان اين فروم از طراحان اين سايت مي باشند



هلال احمر
انشا الله كه به ست آسيب ديدگان برسد!!
زمان و شناخت مناطق زلزله زده كار هلال احمر را با مشكل روبرو كرده و كمكها آنتور كه بايد به منطق دور دست نرسيده


شماره حساب كمكهاي مردمي

یازار : توتقون

+ به یه ن

  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ]